Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-05-08@15:50:29 GMT

جمعه‌های انتظار| عصر ظهور؛ دوران امنیت و حیات معنوی

تاریخ انتشار: ۷ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۰۴۸۳۹۰

جمعه‌های انتظار| عصر ظهور؛ دوران امنیت و حیات معنوی

به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، حجت الاسلام و المسلمین محمدحسین حدائق، قائم مقام بنیاد و موسسه فرهنگی حضرت مهدی موعود (عج) در ادامه مبحث جمعه‌های مهدوی طی یادداشتی با اشاره به ویژگی‌های عصر ظهور تشریح نمود:

قال الله الحکیم: اعْلَمُوا اَنَّ اللهَ یُحْیِى الاَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا قَدْ بَیَّنَّا لَکُمُ الآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُون؛ بدانید که خدا است که زمین را پس از مرگ (خزان) زنده می‌گرداند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ما آیات و ادلّه (قدرت خود) را برای شما بیان کردیم تا مگر فکر و عقل به کار بندید.

یکی از مبانی مهمی که اهل‌بیت(ع) در تشخیص صحت و بطلان مسائل به ما یاد داده‌اند عرضه موضوعات به قرآن کریم است. ایشان دستور داده‌اند که هر کلامی از ما به شما می‌رسد را با قرآن بسنجید و در صورت عدم مطابقت آن را ترک کنید.

احادیث مهدوی و مباحث پیرامون امام زمان(عج) یکی از بحث‌برانگیزترین روایات کتب و متون اسلامی است و بدون تردید مشمول قانون عرضه به قرآن می شود.

بعضی از مفسرین بر این اعتقاد هستند که قریب به ۵۰۰ آیه در قران، به صراحت یا به صورت کنایه و مفهومی به پیام‌های مهدوی اشاره دارد. یکی از آیاتی که مفسران آن را به حضرت مهدی(عج) تطبیق می کنند همین آیه ای است که در ابتدای بحث به آن اشاره شد.

امام باقر(ع) در تفسیر این آیه می فرمایند: «یُحْیِی اَللَّهُ تَعَالَى بِالْقَائِمِ بَعْدَ مَوْتِهَا یَعْنِی بِمَوْتِهَا کُفْرَ أَهْلِهَا» خداوند به سبب امام زمان، زمین را احیا می‌کند بعد از آن که به خاطر کفر اهلش مرده است.

در زمان قبل از ظهور حضرت قائم، جامعه بشری در مسیری قرار می‌گیرد که ارزش‌های الهی و اخلاقی، رنگ باخته و به فراموشی سپرده شده است. بسیاری از مردم مبتلا به کفر شده اند و در حقیقت قلب آن‌ها مرده است. آنگاه امام زمان (عج) ظهور می کنند و جامعه را احیا می‌نمایند.

از اوصاف عصر ظهور، رسیدن امنیت به حد کمال است. روایات عصر ظهور، امنیت آن دوران را این گونه توصیف می کند که اگر دختر جوانی ظرفی از گرانبهاترین جواهرات را روی سر خود بگیرد و بدون اینکه این جواهرات را از چشم ها مخفی کند از غرب عالم به سمت مشرق حرکت کند هرگز کسی به جان و مال او طمع نمی کند.

در آن دوران اثری از فقر و مشکلات اقتصادی دیده نمی شود و این همان حیات واقعی است که بشر به دنبال آن بوده اما به دلیل فاصله گرفتن از ارزش ها، راه رسیدن به آن را گم کرده و گرفتار کفران نعمت الهی شده است.

تفسیر نورالثقلین از قول امام صادق (ع) می نویسد: منظور از آیه شریفه، زنده شدن زمین به وسیله عدالت است؛ در زمان ظهور حضرت، زمین بر اثر ظلم و جور بشر همچون مرده‌ای است که امام آن را زنده می‌کند. عدالت سبب قوام جامعه است و امام زمان عج برای تحقق آن ظهور می کنند. عدالت یعنی هر چیزی در جای خودش قرار بگیرد و همه به حقوق خود برسند؛ پس ویژگی برجسته ی دوران ظهور امام زمان آن است که: «یَملَأُ الأَرضَ قِسطاً وَ عَدلاً کَمَا مُلِئَت جَوراً وَ ظُلماً» همان طوری که زمین پر از ظلم و جور می‌شود امام زمان آن را پر از عدل و داد می کند.

برای درک هرچه بهتر معنای این آیه شریفه، توجه به چند نکته ضروری است:

نکته اول آنکه، بشر دو نوع حیات دارد؛ یکی حیات مادی و دیگری حیات معنوی. حیات مادی نیاز به توضیح ندارد. هر انسانی که قلب او در سینه می‌تپد و صاحب دست و پا و گوش و چشم و سایر جوارح است، حیات مادی دارد.

در کنار این حیات مادی، یک حیات معنوی هم وجود دارد که اگر در مسیر صحیح قرار بگیرد حاصل آن، اندیشه پاک، منش صحیح و اخلاق و فضایل شایسته است. بسیاری از انسان ها از نظر جسمی سالم هستند اما روحشان مرده است. این افراد ظاهراً هیچ عارضه‌ای ندارند؛ سخن می‌گویند، می خندند، غذا می خورند و تولیدمثل می کنند اما روح اخلاق و فضائل معنوی در وجودشان مرده است.

با ظهور امام زمان (عج)، حیات معنوی در جامعه گسترش پیدا می‌کند و فراگیر می‌شود. وقتی حضرت می آیند احیای قلوب و اندیشه‌ها در جامعه بشری رقم می‌خورد. البته برای احیای قلوب و ایجاد نشاط معنوی راهکارهای از سوی اهل‌ بیت(ع) به ما رسیده است.

یکی از آن روش ها انس با قرآن و تلاوت آیات وحی است. اهل‌بیت ع همواره ما را به پناه بردن به قرآن و فهم آیات آن ترغیب کرده‌اند و آثار و فواید فراوانی برای آن برشمرده اند که در این مختصر نمی گنجد. قرار گرفتن در شعاع نور نبوت، زدودن زنگار قلب، منوّر شدن منازل، بارور شدن ایمان و کفاره گناهان از جمله فواید انس با قرآن است.

انتهای پیام/س

منبع: فارس

کلیدواژه: عصر ظهور امنیت قرآن کریم اهل بیت حیات معنوی حیات مادی امام زمان عصر ظهور

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۰۴۸۳۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بانوی با فضیلت / بتول نوقانی، فعال انقلابی و مفسر قرآن و نهج البلاغه

گذری بر زندگی و مبارزات حاجیه خانم نوقانی

بانو بتول نوقانی متولد ۱۳۰۹ تنها فرزند دختر مرحوم آیت‌الله نوقانی، از روحانیان زمان رضاشاه و از مبارزان انقلابی بود، ایشان سراسر عمر شریف خود را در مسیر خدمت به اسلام و تربیت شاگردان و سربازان امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف سپری نمود و امروز سبک‌بار و آرام به پیشگاه حق تعالی پر کشید تا ثمره سالها مجاهدت علمی، اخلاقی، زهد و تقوایش، قرب الهی و تنعم در رضوان حق تعالی باشد.

یک قرن پیش در شرایطی که اوضاع فرهنگی و تحصیلی برای دختران آماده نبود بانو بتول نوقانی تنها دختر آیت‌الله علی اکبر نوقانی از علمای برجسته در صد سال اخیر و از مبارزان دوره رضاخان و نزدیکان به حضرت امام خمینی(ره) با حمایت پدر بزرگوارش تحصیل را شروع کرد و توانست نقش به سزایی در تربیت چندین نسل داشته باشد.

او که متولد ۱۳۰۹ بود بعد از گذراندن تحصیل در مدرسه فروغ علوم دینی را نزد پدر و برادر مرحومش گذراند و به پیشنهاد بانو طاهایی مدیر مکتب نرجس به تدریس درس کلام، تفسیر قرآن و نهج البلاغه برای دانش آموزان، دانشجویان و طلاب پرداخت.

«دوران ابتدایی و دبیرستان را در مدرسه فروغ گذراند، پدرش میگفت: درس بخوان، ولی بی‌حجاب نشو! این مدرسه سمت دروازه طلایی و اولین مدرسه‌ای بود که در مشهد راه‌اندازی شده بود. در این مدرسه دخترها اجازه داشتند روسری بپوشند. مدیریت مدرسه دست خانمی به اسم شاهزاده بود.

این خانم آدم معتقدی بود و به عوامل رژیم گفته بود: اگر اجازه نمی‌دهید چادر بپوشم اشکالی ندارد، ولی اگر اجازه ندهید حجاب داشته باشم مدرسه را تعطیل می‌کنم. به همین دلیل، همیشه لباسی شنل‌مانند می‌پوشید و حجاب داشت. آن زمان، چون مدرسه دیگری در مشهد نبود، با خواسته او موافقت کردند. ثبت‌نام در این مدرسه چندان راحت نبود. از آنجایی که خانم شاهزاده پدرش را می‌شناخت، اجازه داده بود، ایشان را ثبت‌نام کنند. می‌گفت: به آیت‌ا... نوقانی ارادت دارم و پای منبرهای او بزرگ شده‌ام.»

او دوران دبستان و دبیرستان را گذراند و بعد به دروس حوزوی می‌پرداخت، دروسی که آن‌ها را با شاگردی نزد پدر خود می‌آموخت و در مشهد اولین زنی شناخته شد، که به درس کلام اسلامی تسلط داشت. «شاگردان مدرسه فروغ برای ادامه تحصیل در دوران دبیرستان وارد مدرسه «ایران‌دخت» می‌شدند که مدیریت آن با خواهر همین خانم شاهزاده بود و دخترها امکان پوشش روسری داشتند. آن زمان زبان خارجی‌ای که به بچه‌ها آموزش می‌دادند فرانسوی بود و خانم نوقانی الفبای آن را خوب یاد گرفته بود، تحصیلات کلاسیک را در این مدارس گذراند و تا هیجده‌سالگی‌ام که پدرش زنده بود، درس‌های ادبیات عرب را پیش ایشان می‌خواند.

درس کلام و معرفةالنفس را نزد پدرش آموخت. ایشان سال ۱۳۲۹ فوت کرد. مدتی هم استادی از حوزه به خانه می‌آمد و به ایشان درس می‌داد، مطالعه زیادی داشت و همه وقت خود را در کتابخانه پدرش می‌گذراند، که کتابخانه بزرگی است. کار همیشه‌اش مطالعه بود و به این کار علاقه فراوانی داشت. البته پدرش در کتاب‌هایی که مفاهیم مشکلی داشتند حاشیه‌نویسی کرده بود. این حاشیه نویسی‌ها به ایشان خیلی کمک می‌کرد.

تحصن‌های زنان مشهدی که با حضور سودجویانه منافقان آمیخته بوده است، با سخنرانی زنانی انقلابی همچون بانو نوقانی نیز همراه بود، ایشان در مصاحبه‌ای گفته بود: «در تحصن‌ها منافقان هم خودشان را با ما قاتی می‌کردند، لباس‌هایی نظامی می‌پوشیدند که به میلیشیا معروف بود. شکل و شمایل لباس نظامی داشت. با آن‌ها بحث‌های مفصلی درباره حضور زنان در میدان‌های جنگ و نبرد می‌کردیم.

بانویی با زیست مجتهدانه

به آن‌ها که علاقه داشتند در میدان‌های نبرد و جنگ باشند و سلاح در دست بگیرند می‌گفتم: مگر در صدر اسلام زن‌ها در میدان نبرد بوده‌اند که شما می‌خواهید به میدان بروید؟ از طرفی هم در صدر اسلام زن‌ها را اسیر نمی‌کردند، ولی رژیم این قاعده را نداشت. می‌گفتم که زنان باید در پشت جبهه‌ها فعالیت کنند. بحث‌های زیادی در این زمینه‌ها داشتیم، ولی فایده‌ای نداشت، چون آن‌ها قصد شست‌وشوی ذهنی جوانان و دانشجویان را داشتند، هدف منافقان از حضور در جمع ما جمع کردن نیرو بود و چون پست و مقام اسم‌ و رسم‌دار به خانم‌ها می‌دادند خیلی‌ها جذب آن‌ها می‌شدند.

خاطرم هست که آخرین شب اعتصاب در خانه آیت‌الله قمی، خانم طاهایی از من خواست درباره نظر اسلام در خصوص حضور زنان در جبهه‌ها سخنرانی کنم. بعد از اینکه سخنرانی‌ام را انجام دادم، متوجه شدم آیت الله قمی همان شب نوار این سخنرانی را گوش کرده و از دخترش که در جمع ما بود سؤال کرده بود چه کسی سخنرانی می‌کند.

او هم اسم من را آورده بود و ایشان گفته بود سخنرانی خوبی انجام شده است.»

بتول نوقانی، بانوی انقلابی مشهدی

در کنار تحصن‌ها و راهپیمایی‌ها، فعالیت‌های آموزشی خانم نوقانی در مکتب با فعالیت‌های سیاسی ضد نظام شاهنشاهی نیز همراه بود و با تفسیر قرآن، به بیان مشکلات نظام نیز می‌پرداخت، زمانی که خانم طاهایی به زاهدان رفته بود تا از دست مأموران شاه در امان باشد، از ایشان خواست درس تفسیر را در روزهای یکشنبه و سه‌شنبه در مکتب برگزار کند، تا مکتب تعطیل نشود.

مأموران مدام می‌آمدند و پیگیر بودند و ایشان در جواب می‌گفت، تفسیر قرآن درس می‌دهم، ولی در اصل صحبت‌هایی ضد نظام شاهنشاهی داشتند. به هر حال، از هر جایی از قرآن، نکته‌ای برای اشاره به ظلم آن دوران داشت. حتی یک دوره‌ای سوره «ممتحنه» را تفسیر می‌کرد که حسابی به نظام شاهنشاهی هجوم می‌برد، آن زمان مرحوم هاشمی‌نژاد به برادر ایشان پیام داده بود که «به خواهرتان بگویید مراقب خودشان باشند. ممکن است رژیم همین درس تفسیر را بهانه‌ای برای دستگیری ایشان کند.» حقیقت هم این بود که کارهای ایشان را زیر نظر داشتند. منتظر بودند چیزی دستشان بیاید و بانو نوقانی را دستگیر کنند.

مدتی هم دستشان به چیزی نرسید و از سر ناچاری مکتب را تعطیل کردند. بعد از تعطیل شدن مکتب، سخنرانی‌های ایشان در مسجدالنبی(ص) خیابان کوهسنگی ادامه داشت، در همان ایام انقلاب پیروز شد. بعد از انقلاب اسلامی، در مکتب درس نهج‌البلاغه می‌داد.

بتول نوقانی، فعال انقلابی و مفسر قرآن و نهج البلاغه

پس از پیروزی انقلاب تا مدتی در مکتب نرجس به تدریس علوم قرآنی و کلام ادامه می‌دهد، علاقه‌اش به نهج‌البلاغه باعث می‌شود در کنار جلسات آموزشی در مکتب نرجس، کم‌کم دوره‌هایی آموزشی نیز در منزل خود برگزار کند و این کلام بی‌نهایت پرمعنی را به بانوان بیشتری آموزش دهد، اما با کهولت سن مجبور به تعطیل کردن جلسات می‌شود. «هم‌زمان با درس نهج‌البلاغه و تفسیر قرآن در مکتب، در خانه تدریس می‌کردد. جزوه‌های دست‌نوشته را شاگردان ایشان دست‌نویس می‌کردند و بین هم می‌چرخاندند.

خانم طاهایی که فوت کرد، حضور ایشان هم در مکتب تقریبا کم‌رنگ شد و مجالس تفسیر را کلا به خانه آورد، البته همان سال‌ها سکته قلبی جزئی هم کرد که از نظر حرکتی و کلامی کمی برایش مشکل ایجاد کرد، ولی الحمدلله به مغز آسیبی نرسید و هیچ تأثیری روی حافظه‌ این بانو نگذاشت. طبق گفته این بانو، خانم دکتری که از ایشان نوار مغز گرفته بود، می‌گفت، جالب است که مغزت هیچ مشکلی ندارد. در جواب دکتر گفته بود، که این مغز بیمه امیرالمؤمنین(ع) است و چون تفسیر و نهج‌البلاغه درس می‌دهم، خودشان از من مراقبت می‌کنند.

بعد از فوت پدرش، هر سؤالی داشت از برادر مرحومش آیت‌ الله مهدی نوقانی، می‌پرسید. برادر این بانو سال ۷۱ فوت کرد. پدرش هر سال عاشورا و تاسوعا، اربعین و شهادت حضرت موسی‌بن‌جعفر(ع) در خانه خود سخنرانی داشت. حیاط را می‌پوشاندند و مجلس روضه برگزار می‌کردند. این روضه‌ها قدمتی صدساله دارد. پدر ایشان که مدیریت مدرسه نواب را برعهده داشت، شب‌های قدر در این مدرسه سخنرانی می‌کرد. این سخنرانی‌ها حالت درسی و آموزشی داشت. ایشان پای همین سخنرانی‌ها بزرگ شده بود.

بانو نوقانی پس از گذراندن درس‌های حوزوی نزد پدر و برادر خود، به دعوت خانم طاهایی، با او همراه و هم‌قدم می‌شود و در تأسیس و راه‌اندازی مکتب نرجس و تربیت دانش‌آموختگان همت می‌گمارد. همکاری او تا اندازه‌ای است که در زمان حضور نداشتن مرحوم طاهایی در مشهد -برای در امان ماندن از دست عوامل رژیم شاهنشاهی به‌ناچار به سیستان رفته بود- چراغ این پایگاه را روشن نگه می‌دارد.

مدت همکاری ایشان با مکتب نرجس به بیش از ۴۰ سال می‌رسد. از اوایل تأسیس مکتب همراه خانم طاهایی بود، آن زمان خانم طاهایی کوچه چهارباغ زندگی می‌کرد. چند سالی در خانه فعالیت می‌کرد و بعد از آن، حدود سال ۴۲ به این فکر افتاد که زمینی را برای مکتب تهیه کند.

ایشان سعی داشتند در محدوده چهارراه شهدا این کار را انجام دهد اما به توافق نرسید و مکتب را در محل کنونی احداث کرد. آن زمان کسی نبود برای خانم‌ها درس کلام اسلامی بگوید و چون ایشان درس کلام را محضر پدرش گذرانده بود، به ایشان پیشنهاد دادند این درس را در مکتب ارائه دهد که همراه با تفسیر قرآن و نهج‌البلاغه آن را به خانم‌ها آموزش می‌داد.

هم‌زمان با شروع درس کلام اسلامی در مکتب، به پاسخ‌گویی سؤالات دانشجویانی نیز که مراجعه می‌کردند می‌پرداخت، این سال‌ها هم‌زمان بود با جان گرفتن مبارزات مردمی. «دانشجویان فراوانی در مکتب رفت‌وآمد داشتند و پرسش‌های بسیاری درباره مسائل خداشناسی مطرح می‌کردند. چون درس کلام با فلسفه و منطق در ارتباط است، خانم طاهایی پاسخ‌گویی به سؤالات دانشجویان را هم به ایشان سپرد پاسخ‌گویی به سؤالات هفته‌ای یک بار و در روزهای پنجشنبه صورت می‌گرفت.

حاجیه خانم بتول نوقانی سراسر عمر شریف خود را در مسیر خدمت به اسلام و تربیت شاگردان و سربازان امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف سپری نمود و اینک سبک‌بار و آرام به پیشگاه حق تعالی پر کشید تا ثمره سالها مجاهدت علمی، اخلاقی، زهد و تقوایش، قرب الهی و تنعم در رضوان حق تعالی باشد.

امید است با همت و پشتکار شاگردان وی، راه و سلوک ایشان در معرفی معارف عظیم قرآن و نهج البلاغه تداوم داشته باشد.

دیگر خبرها

  • محفل انس با قرآن در آبدان برگزار شد
  • بانوی با فضیلت / بتول نوقانی، فعال انقلابی و مفسر قرآن و نهج البلاغه
  • فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (18 اردیبهشت)
  • لحظه تصادف امام‌جمعه شهر بلوک جیرفت
  • لحظه تصادف مرگبار و فوت یک امام جمعه
  • ناصر الخلیفی: دیدار با دورتموند مهم‌ترین بازی پاری سن ژرمن در دوران من است
  • نهضت علمی امروز میراث پرافتخار مکتب امام صادق(ع) است
  • تقدیر از مفاخر قرآنی و مفسر کتاب وحی در اردبیل
  • آیین گل افشانی و جایگزینی کلام‌الله مجید دروازه قرآن
  • مرحله نهایی جشنواره قرآنی حیات در مشهد برگزار خواهد شد